سابقاً همیشه میخندیدم وقتی سند رسمی ای دریافت میکردم که به من میگفت "یک نسخه را برای سوابق خود نگه دارید." "سوابق" من یک توده در اتاق نشیمن بود که در نهایت با دفترچهی راهنمای تلویزیونم و کارتهای تولد قدیمی از ناناام پر شد و در یک کابینت فایل قفلدار گنجانده شد. اما یک حسابرسی غیرمنتظره ایالت متحده آمریکا مرا از اشتباهات من آگاه کرد و حالا من به نسبت دقیق در مورد نگهداری سوابق اهتمام میکنم.